اهدای کلکسیون فرش به موزه

اهدای کلکسیون فرش به موزه

از مهندس ملول پرسیدم شما که 40 سال با شوق بسیار به گردآوریِ کلکسیون فرش پرداخته اید و از اقصی نقاط جهان فرشهای نفیس و کم نظیر را خریداری و به مجموعه خود در ایران افزوده اید چگونه از این قالی ها دل کندید و به موزۀ فرش ایران اهداء نمودید ؟
پاسخ او چنین است :
" من به یکایک این قالی ها عشق می‌ورزیدم ، میلیونها دلار برای خرید آنها هزینه کردم ، مسافرتهای هوایی که برای به دست آوردن آنها کرده ام بیش از صدهزار کیلومتر است . گاهی برای بدست آوردن یکی از آنها سه بار به اروپا مسافرت کردم تا فروشنده را راضی به دل کندن از آن کنم . اهداء این قالی ها به موزه فرش به اقرار مدیران موزه فرش ایران ، موزۀ مزبور را دگرگون کرد . طی بازدیدی که خبرگان بازار فرش از محل نگهداریِ کلکسیون فرشِ من کردند همگی اظهار داشتند که کمتر کسی با این سلیقه و دقت قالی های نفیس را نگهداری می‌کند . مسئولین موزه فرش نیز اظهارات مشابهی کرده اند . من انباری به مساحت حدود 130 مترمربع با تهویه و نور مناسب ، سیستم اطفاء حریق ، دارای سیستم امنیتی کامل برای این قالی ها آماده کرده بودم و پیش بینی‌های لازمه جهت حفظ این قالی ها در مقابل بیدخوردگی و .....  انجام شده بود . هر ماه یک روز در انبار مزبور بساط چای و شیرینی می‌گذاشتم و قالی‌ها پهن می‌شد و من ساعاتی چند با آنها سرگرم بودم .
     در اواخر سال 1389 به این فکر افتادم که من این قالی ها را به بند کشیده ام زیرا هر ماه ساعاتی چند با من بودند و بقیه اوقات در تاریکی و دور از انظار . هر گلی در تاریکی می‌پژمرد و هر هنری نیاز به خودنمایی و جلوه دارد . هنری که در پستو بماند نه شوق هنرمندی می‌آورد و نه گامی در راه اعتلای هنر بر می‌دارد . با خود گفتم این آثار باید چشم همگان را بنوازد و همگان باید از دیدار این مه رویان دلشاد شوند ، آخر اینان فرزندانِ قرن‌ها سلیقه مندی و ذوق آوریِ مردمان این سرزمینند . آبشخورِ هر گل و برگ و شاخه ای از این قالی‌ها در صفای روح و لطف جانِ این مردم نهفته است . "
     کنجکاو بودم که از ارزش فرشهای اهدایی چیزی بدانم و قطعاً این پرسشِ بسیاری از بازدیدکنندگانِ موزۀ فرش نیز هست . پرسیدم آقای ملول قیمت این فرشهای اهدایی چقدر است ؟ در پاسخ گفت : " از 28 تخته فرش که به ملّت ایران اهدا نمودم و به صورت امانت در موزۀ فرش به نمایش درآمده قطعاً بیش از 10 تختۀ آنها کم نظیر و یا بینظیرند .
برای نمونه من به نقل از چند تن از خبرگانِ فرشِ بازار :
 ارزش قالی شمارۀ 1005 را دویست الی سیصد هزار دلار ،  ارزش قالی شمارۀ 1008 را هشتصد الی یک میلیون و دویست هزار دلار ، ارزش قالی 1010 را یک میلیون الی دو میلیون دلار ، ارزش قالی 1016 را دویست الی سیصد هزار دلار و ارزش قالی 1018 را دویست الی سیصد هزار دلار پیش بینی می‌کنیم .
 

سه قطعه از فرشهای اهدایی به موزه فرش در حال نمایش

ارزش این قالی ها امروزه بین 4 تا 6 میلیون دلار برآورد می‌شود و اکنون پس از گذشت چند سال که از اهداء آنها می‌گذرد از این اقدام بسیار شاد و مسرورم . تصاویر و مشخصات این قالی ها در هیمن بخش قابل مشاهده می‌باشد .(لینک)
     از کارکنان میراث فرهنگی شنیده بودم که ظاهراً مهندس ملول از میراث فرهنگی گله مند است . از ایشان پرسیدم آیا از سازمان میراث فرهنگی گله ای دارید ؟ وی در پاسخ چنین گفت :
همانگونه که در مراسم رونمایی این قالی‌ها در موزۀ فرش اظهار داشتم ، " من این قالی ها را نه به دولت ایران ، بلکه به ملت ایران اهداء نموده‌ام . و در اهدای کلکسیونِ فرشِ خود هیچ هدفِ سوداگرانۀ مادّی و یا معنوی‌ای نداشته‌ام ، بنابراین از سازمان میراث فرهنگی و یا از هیچ سازمانِ دولتی دیگری چشم داشتی نداشته‌ام لکن سازمان میراث فرهنگی بدون هرگونه درخواستی از طرف اینجانب ، کتباً اعلام نمودند که در نظر دارند سالن اصلی موزۀ فرش را به نام اینجانب نامگذاری کنند .
پس از پذیرش اینجانب ، گویا مسئولین مزبور مبتلا به هوسی زودگذر شده بودند و نامگذاریِ سالن مزبور به بوتۀ فراموشی سپرده شد . پس از چندماه ، سازمان میراث فرهنگی کتباً جهت شرکت در مراسم تقدیر و اهدای مدال فرهنگی به اینجانب ، برای من دعوتنامه فرستادند که اینجانب با توجه به تجربیاتی که از عدم انسجامِ سازمانی از آنها داشتم کتباً عدم تمایل خود را به شرکت در مراسم تقدیر و دریافت مدال فرهنگی اعلام نمودم .
 دوباره تأکید می‌کنم که پاداشِ من حظِّ بصری است که بازدیدکنندگان موزۀ فرش از تماشای این آثار- که حاصلِ هنرمندیِ طراحان و رنگ آمیزان و رنگرزانِ ایرانی و دسترنجِ کدبانوهای قالیبافِ ایران است - می‌برند .